Counters

Sunday, July 19, 2009

زندگي براي خدا

ريا چهره عوض كرده است. در دوره اي از زمان براي ريا نماز به جا آورده مي شد و شعائر دين مورد سوء استفاده قرار مي گرفت و به اين ترتيب مي خواستند نشان دهند كه آدمهاي دينيي هستند ، آن هم ديني كه مورد پسند اهل منفعت است. اما حالا آن روي سكه مورد هدف شيطان است. يك زماني خيلي ها با سوء استفاده از دين ، اسم دين را خراب مي كنند و در نتيجه خيلي ها از دين گريزان مي شوند و حتي خيلي از نمازهاي خويش را خط مي زنند ، بطوريكه فقط زماني كه در خانه خويش هستند ، نمازها را به جا ميآورند ، فقط براي اينكه نشان دهند اهل دين نيستند، زيرا دين نزد مردم خراب شده است! شيطان هيچوقت دست بردار نيست و از چهار جهت همه را گول مي زند. زندگي براي خدا اينطوري نيست. اين يعني زندگي براي مردم. يعني يك بام و دو هوا.

[107:0] بسم الله الرحمن الرحيم

[107:1] ارءيت الذي يكذب بالدين

[107:2] فذلك الذي يدع اليتيم

[107:3] ولا يحض علي طعام المسكين

[107:4] فويل للمصلين

[107:5] الذين هم عن صلاتهم ساهون

[107:6] الذين هم يراءون

[107:7] ويمنعون الماعون

[107:1] آيا مي داني چه كسي واقعا ايمان را تكذيب مي كند؟

[107:2] آن كسي است كه با يتيمان بدرفتاري مي نمايد.

[107:3] و از طعام دادن به تهيدستان طرفداري نمي كند.

[107:4] و واي بر كساني كه نماز مي خوانند-

[107:5] ولي به نماز خود كاملا بي توجه هستند.

[107:6] آنها فقط تظاهر مي كنند.

[107:7] و آنها انفاق را منع مي نمايند.

در زندگي براي خدا همه چيز براي خداست. نماز و اعمال عبادي فقط به خدا اختصاص مي يابد.كسي به جز خدا خوانده نميشود. نمازها فقط به خدا اختصاص مي يابد.

[6:162] قل ان صلاتي ونسكي ومحياي ومماتي لله رب العلمين

[6:162] بگو: "نماز من، اعمال عبادي من، زندگي من و مرگ من، همه مطلقا به خدا اختصاص دارد، آن پروردگار عالم.

د ر آيه بالايي چهار چيز مهم جلب توجه مي كند و آن هم عبارتند از :

1- صلاتي

2- نسكي

3-محياي

4-مماتي

جالب اين است كه چهار عبارت كليدي بالا 19 حرف دارند و خود آيه همه 38 حرف است. 38 يعني 19 * 2. كسي كه براساس آيه بالايي زندگي كند ؛ همه چيزش را به خدا اختصاص مي دهد. نمازش ، اعمال عباديش و مرگ و زندگيش را هم به خدا اختصاص مي دهد. ريا و دو رويي چيزي است كه نفس را به نابودي مي كشاند و پاكي نفس را مي گيرد و قلب آدمي را سنگين مي كند. اگر در اين زندگي دنيايي و فاني نتوانيم ريا را از خود دور كنيم ، حكم به نابودي خويش داده ايم و براي هميشه بدبخت مي شويم. براي مثال به چندين نمونه از رياكاريهاي جامعه فعلي توجه كنيد:

مثال يك : شيطان خيلي راحت مردم را با استفاده از حيله فرقه گرائي و قوم گرائي برده خويش مي كند . معمولا هيچ گروه و فرقه اي تمام حرفهايش غلط نيست.معمولا فرقه هاي منحرف از ده تا ايدئولوژي كه دارند، دوتاش درسته و بقيه منحرف. با همان دو تا ايدئولوژي درست طرفدار جذب مي كنند. اما همين كه وارد فرقه و گروه شديد ، بقيه اصول را مطرح مي كنند. به همين خاطر است كه بايد اسلام بدون فرقه را پذيرفت. فرقه گرائي و بحثهاي فرقه اي دل آدمي را كبود مي كند و او را ريا كار پرورش مي دهد. توصيه ميكنم كه زندگي خويش را به فرقه خاص و گروه خاصي اختصاص ندهيد و فقط خدا را در نظر داشته باشيد. در فرقه گرائي فقط بتها عوض ميشود. كسي كه بحثهاي فرقه اي راه مي اندازد نشان مي دهد كه نفسش بسيار ضعيف است و هنوز در كنترل شيطان است. خدا ما را از فرقه گرائي منع كرده است. مهم اين است كه تو خودت را از دست شيطان نجات دهيد و به طرف خدا بازگردي. با بحثهاي فرقه اي خود بخود (بدون اين كه خود متوجه شويد) تحت كنترل شياطين قرار مي گيريد.

مثال دو : نماز و روزه به جا مي آورد و نسبت به بعضي چيزها خود را پايبند نشان مي داد فقط براي اينكه اهداف حزب خاصي را تامين كرده باشد . زندگي او براي خدا نيست بلكه براي حزبش است. اين يعني ريا.

مثال سه : نماز و روزه به جا نمي آورد ، فقط به اين دليل كه مردم فكر نكنند او جزو گروه خاصي است ، زيرا منفعت او در اين است. اين يعني زندگي براي مردم نه خدا. اين يعني يك بام و دو هوا در دين.

مثال چهار : فاميلهاي خويش را سر كار مي آورد براي اينكه به همه فاميل نشان دهد كه او آدم خير و خوبي است ، نه براي اينكه واقعا كار براي فاميل نيازمندي فراهم كرده باشد.

مثال پنج : جهيزيه دخترش را چند برابر تهيه ميكرد ، فقط به خاطر چشم و هم چشمي. او خدا را در نظر نمي گرفت ، در واقع براي خدا زندگي نمي كرد بلكه براي مردم زندگي ميكرد.

مثال شش : در مورد دين خيلي مطالعه مي كرد نه براي اينكه خودش را تزكيه دهد و نفس خويش را پاك كند ، بلكه براي اينكه توي يك مجلس بتواند حرفهاي دهن پركن بزند.

و ...